دانلود رمان رد پای سایه به قلم آیدا راد با لینک مستقیم
دانلود رمان رد پای سایه به قلم آیدا راد با لینک مستقیم – نسخه کامل
مشخصات رمان:
رمان رد پای سایه نوشته آیدا راد، داستانی عاشقانه و اجتماعی است که در آن به روابط پیچیده و پنهانی میان سه خاندان بزرگ پرداخته میشود. خاندانهای زند، راد، و شاهی که به دلیل اتفاقات تلخ گذشته، از هم کینه دارند و هیچکس از این تنفر و دشمنی مطلع نیست.
داستان زندگی دختری به نام سایه و دو پسر خانزاده از همین سه خاندان را روایت میکند که در میانه این کینهها و دشمنیها، دلدادگی و عشقی افلاطونی شکل میگیرد. عشقی که از دل نفرت و کینهها به وجود میآید و تلخی آن بر زندگی یک کودک بیگناه تاثیر میگذارد. این رمان داستانی است بر اساس واقعیت، واقعیتی تلخ اما پر از عشق و احساسات عمیق. رمان رد پای سایه بر پایهی روابط خانوادگی، کینههای گذشته و فراز و نشیبهای زندگی عاشقانه ساخته شده است و خوانندگان را با خود به دنیای پیچیده این شخصیتها میبرد.
رمان رد پای سایه روایتگر داستانی عاشقانه و اجتماعی است که در آن سه خاندان بزرگ زند، راد، شاهی که به علت اتفاقات تلخ گذشته از یکدیگر متنفرند، محور اصلی داستان قرار دارند. این داستان زندگی دختری به نام سایه و دو پسر خانزاده است که در میانه این کینهها و دشمنیها به یکدیگر علاقهمند میشوند. عشقی که در دل نفرت و دشمنیها شکل میگیرد، نه تنها زندگی این سه نفر را تغییر میدهد بلکه تاثیری عمیق بر یک کودک بیگناه خواهد گذاشت. رمان به شکلی پیچیده و عاشقانه به چالشها و مشکلاتی میپردازد که از دل کینهها و دشمنیهای خانوادگی به وجود میآید و در نهایت به یک حقیقت تلخ اما پر از عشق میانجامد.
تو یه کوچه ی بن بست پیچیدم که دیگه صدای ماشین رو نشنیدم و حس کردم کسی پشتمه! برگشتم عقب و با دیدنش حس کردم قلبم ایستاد! عقب عقب رفتم که راه تموم شد و چسبیدم به دیوار. وای خدا بدبخت شدم! دیگه داشت اشکم در میومد. پسره چشم هاش برقی زد و گفت:
-به به عجب جیگری پیدا کردم، چرا تنهایی؟ بیا شب و باهم باشیم موش کوچولو خوش میگذره.
با ترس گفتم: -گمشو چی میخوای از جونم؟ ولم کن.
بهم نزدیک تر شد که بوی گند دهنش حالم رو بهم زد، گیج بود! بیشتر به دیوار چسبیدم که دستش رو روی سینه م گذاشت که جیغی زدم. اون هم خودش رو بهم نزدیکتر کرد که یه دفعه از پشت کسی از یقه ش چسبید و به عقب کشیدش و با خشم گفت:
-مرتیکه ی آشغال با ناموس مردم چه غلطی داری میکنی؟
با ترس هینی گفتم و خودم رو به دیوار چسبوندم و بهشون خیره شدم. همون پسری بود که همیشه جلوی مدرسهم بهم خیره میشد!
جوری داشت بهش کتک میزد که پسره واقعاً دیگه شل و پل شد. با نفس نفس گفتم: -کشتیش ولش کن!
با این حرفم مشتی که داشت روی صورت پسره روونه میشد، تو هوا موند. با خشم ولش کرد و لگدی بهش زد. – برو گمشو مرتیکه عوضی.
پسره به سختی با صورت خونی بلند شد و تلو تلوخوران از کوچه خارج شد. سریع خودم رو جمع و جور کردم و سرم رو پایین انداخت الآن باید چی می گفتم؟ تشکر میکردم یا میگفتم چرا من هرجا میرم توام پیدات میشه؟
برای دسترسی به هزاران رمان آنلاین و آفلاین و مطالعه آسان آنها، پیشنهاد میکنیم اپلیکیشن نودهشتیا را روی تلفن همراه خود نصب کنید. این اپلیکیشن با دسترسی به رمانهای متنوع و رایگان، یک تجربه مطالعه بینظیر را برای شما فراهم میآورد.
اگر شما نویسنده محترم رمان رد پای سایه هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید، میتوانید درخواست حذف رمان خود را از سایت نودهشتیا ارسال کنید. ما به حقوق نویسندگان محترم احترام میگذاریم و در صورت درخواست، رمانها از سایت حذف خواهند شد.
دانلود رمان رد پای سایه... سه خاندان بزرگ…
خاندان زند، خاندان راد، خاندان شاهی…
سه خاندان که بخاطر اتفاقات تلخ گذشته از هم کینه دارند و هیچ احدی خبری از این تنفر ندارد…!
زندگی یک دختر و دو پسر خانزاده…
دلدادگی سه خانزاده که به طرز عاشقانه و غمگینی به هم گره میخورد…!
عشقی افلاطونی که از کینه و تنفر شکل میگیرد اما سایهی تلخش بر روی زندگی یک کودک بیگناه تاثیر میگذارد…
رمانی کاملاً بر اساس واقعیت…